قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، که نه جمهوری است نه اسلامی و نه قابل اصلاح، از دید من، بکل — از سر تا پا، باطل شده. یک دیکتاتور آن را نوشت و قبل از مرگش باز نوشت کرد تا استبداد در در جامعه حتما باشد. مطمئن هستم برای خیلی از دهه هشتادی ها خیلی وقت است که قوانین اساسی این دولت باطل شده. می بخشید زودتر آنرا باطل ندیدم.
دیگه راه برگشتی به عادی بودن و رسمی شناختن این حکومت ۴۳ ساله وجود ندارد. خودشان با بردن یک دختر به بیمارستان پس از تجاوز شدید و بعد از یکی دو ساعت دزدیدن این دختر از همان بیمارستان راه برگشت را، اگر راه برگشتی تا آن لحظه باقی مانده بود، بکل خراب کردند. فقط راه بسوی جلو است حتی اگر هر روز و هر لحظه این راه را باید با دست خالی ساخت. راه برگشت دیگر وجود ندارد. با توکل به خدا (یا حداقل با پندار و کردار و گفتار نیک) پیش به سوی پیروزی و یک جمهوری سالم.
که این ولایت و این سرداران جمهوری اسلامی چه قتلها و جنایتها و شکنجه هایی که به اسم دین نکردند. به مرد — نه! مرد که نه، به آن جانداری که با آلت تناسلی جنس نر که بهش وصل است و به اون دختر تجاوز کرد و کسانی که هنوز این کار را میکنید، بله با شما، تو به روح و شرف اون دختر هیچ تجاوزی نکردی. شرف و روح او پاک بود و با آن شهامتش و احتمالا شهادتش پاک تر. (از یک طرف از نوشتن در مورد این موضوع احساس خوبی ندارم چون من نمیتوانم خود را بگذارم جای اون دختر یا مادر پدر و خانواده اش. ولی از طرف دیگر اینها باید پرونده سازی شود و به دنیا باید گفت که جمهوری اسلامی ایران چه جنایت ها که نکرده.)
ولی با تو که این تجاوز را کردی؛ کسانی که از دستگاه تناسلی و از خشم و شهوت تو استفاده کردند که به جسم دختران این مملکت تجاوز کنی… از خودت بپرسم، آیا فرماندارانت به روح و شرف تو تجاوز نکردند؟ و روزانه این تجاوز را به تو و همکارانت نمی کنند؟ برای چه؟ تا برای لقمه نانی سرت کلاه بگذارند؟ یا با قول بهشت سرت کلاه میگذارند؟ بعضی از شما برای قول بهشتی با ۷۲ باکره هر کاری بگن میکنند
کجا هستند مومنان دین؟ بله درون انسان خشم وجود داره. بله منیت و طمع و شهوت و چیزای دیگه که میتونه آدم رو به زانو دربیاره درونمان هست. ولی هدف این نیست که در مقابل این نیروی های مخرب به زانو دراییم و بگذاریم روح ما را خراب کنند.
کجایند آنها که اهل دین هستند و وجدان دارند؟ کمی از این نوجوانان جانباز ۱۳ تا ۱۷ ساله و از آنانکه در در این ۵۰ روز در راه حق جان دادند و به قول خودتان شهید شده اند یاد بگیرید. یا از مردم مظلوم ایران دفاع کنید یا عمامه و قبا را از سر و دوش خود بردارید. اگر می خواهید عبادت کنید دین خود را در خانه و حریم شخصی خود زیر یک دولت جدید و سالم جمهوری ایران عبادت کنید نه در مجلس مردم و نه در خانه دولت مردم
در دولت جدید ایران هیچ تبعیض جنسی، مذهبی و نژادی نباید باشد و صندوق رای مردم مقدس شمرده شود. نه مثل یک ولایت دزد و دروغگو که آرای مردم را در سال ۸۸ تو روز روشن دزدید. چرا یک زن و یک مسیحی یهودی زرتشتی یا بهایی باید نصف حقوق یک مرد مسلمان را داشته باشه. آن هم از این مثلا مسلمانان.
قصدم این نبود که اینقدر بنویسم. خواستم یه نکته در مورد اون قانون اساسی بگم — باطل شده. ولی مثل اینکه دلم خیلی پر بود (این را بعد از دیدن یک برنانه در یوتوب نوشتم. مجری از اصل ۲۷ و ۳۲ قانون اساسی گفت و می خواست به مردم یا این ولایت حرفی بزنه که من بکل رفتم تو فکر اینکه، به قانون اساسی خودشان اصلا اشاره نکن که بکل باطل شده.)
ممنون از دهه هشتادی ها و همه مردم آزادی خواه و انسان دوست و طبیعت دوست و صلح دوست ایران که به داشتن پندار نیک، کردار نیک و گفتار نیک ایمان دارند و در این راه پر تلاطم به آن مقصد برتر، قوی پایدار و با عشق خواهند رسید
