مسلمان یعنی تسلیم شده نه به خواست منیت

A good path for Iran and all Eronians and for all Muslims around the world

Woman Life Freedom — I don’t know what the next symbol in Eron’s flag will look like. Perhaps one-day soon people’s vote will be tallied fairly and the majority will have a say in it.

شهادت ژینا در راه دفاع از حقوق زن، حرکت زنان تهران روبروی بیمارستان برای دادخواهی قتل او، دادخواهی همشهریان آن دخت دوست داشتنی ایران زمین در روز خاکسپاریش، انتقال شعارهای ژن ژیان ئازادی از زادگاهش به در دانشکده تهران و سراسر ایران و جهان و شروع انقلاب ژینا تحولی بود که سالها دانسته یا ندانسته، آگاهانه یا در ناخودآگاهانه منتظرش بودیم. ولی وقتی این جنبش به حرکت درآمد، برای حال و هوای جمعی حدس نمیزنم و فقط از حال و احوال منی که در خارج از ایران زندگی میکنم بگم، قابل باور بود چون داشت اتفاق می افتاد و روزانه از نقاط مختلف ایران و جهان خبر میرسید. ولی انتظار اینچنین جرقه و انقلابی را نداشتم

نه پیش بینی حرکت انقلابی دخترانی مثل نیکا و سارینا و حدیث را کرده بودم و نه به فکرم رسیده بود. میدانیم که تنها این سه دختر نبودند که در راه دفاع از حقوق زن و زندگی جان فدا کردند یا در این راه با جان و داشت و نداشت شان، مانند توماج، رسالت خود را ایفا کردند. صد ها ایرانی حق خواه دیگر بودند که شهید شدند یا چشم از دست دادند و هزاران ایرانی در زندانهای سیاسی ایران حبس شده اند. هنوز هم یاد آن از دست رفتگان و زندانیان و یاد بیگناهان چشمهای از دست رفته برایم باور نکردنی و دردناک است

واضح است که اکثریت ایرانیان خواستار گذشت از رژیم جمهوری اسلامی بودند و هستند. با حال و هوایی که در اوایل انقلاب زن زندگی داشتم متوجه بودم که اگر دولتمردان این رژیم قرار است بروند به شخصی احتیاج است که جای خالی مقام رهبری را پر کند که هم یک رییس جدید برای قوه قضایی انتخاب کند و هم یک رئیس جمهور موقت و همچنین ساختار دولت انتقالیش را اعلام کند. دیدم از کنشگران سیاسی و اجتماعی شناخته شده کسی این کار را نمی کند و دولت انتقالی دید خودش حرفی نمیزند. حرف اول کنشگران مطرح این بود که جوانان و نوجوان و مردمی که جانشان را می گذاشتند کف دستش و می رفتند «کف» خیابان رهبران اصلی این انقلاب هستند

حرفی نیست که بدون ایستادگی ژینا و توماج و سارینا و نیکا و حدیث و دیگر نوجوانان و جوانان و سالمندان در کف خیابانهای ایران این انقلاب صورت نمی گرفت. ولی مثل روز روشن برام واضح بود که اگر قرار است رهبر و رئیس جمهور کنونی بروند اکثریت مردم قبول نخواهند کرد که نوجوانان فداکار کف خیابان تجربه کافی برای رهبری دولت و رئیس جمهوری داشته باشند. از طرف دیگر، اگر نام یک شخص تجربه دار و کاردان داخل کشور مطرح شود و در شهرهای مختلف مردم نامش را در شعارهایشان بیاورند رژیم آن شخص را فوری دستگیر و زندانی میکند

دید خودم را در مورد نوع ساختار دولت انتقالی نوشتم همراه با تامل در مورد جایگزینی سران دولت کنونی ایران و حتی ویدیو درست کردم و برای قوانین اساسی جدید در آینده نزدیک ایران پیشنهاد دادم که ز این قرار است:

پیشنهاد برای قوانین اساسی جدید در آینده نزدیک ایران:

- جابجا شدن قدرت: مسئولیت ریاست ارتش از دست مقام رهبری به رئیس جمهور — بعد از انتخابات سراسری

- رئیس جمهور منتخب مردم آزاد است که از هر مذهبی و زن یا مرد باشد.

- رئیس یا روسای قوه قضایی کل کشور به خواست مردم در انتخابات سراسری.

- جابجا کردم مقام رهبری در اساسنامه به مقام مادری و قدرت این زن این چنین ثبت شود

۱) قدرت نظارت بر تمامی امور دولتی مملکت و قدرت احضار تمامی خادمان دولت از رئیس جمهور و رئیس مجلس و قوه قضایی تا شهردار یک روستا برای شکایات مردم که لازم به بررسی میباشد

۲) مدیریت قوه قضایی ارتش کشور

۳) ریاست ارتش دفاع از آرای مردم

۳/۵) مدیریت قوه قضایی این ارتش دفاع از آرا به عهده مجلس یا رئیس جمهور یا هر دو باشد

۴) اداره و ریاست ۷۰ تا ٪۸۰ وزارت آموزش و پرورش کشور

۵) مسئولیت اداره ۳۰٪ تا ۴۰٪ وزارت اطلاعات

۶) اداره و ریاست بر پخش ۳۵ تا ۴۰٪ بودجه کشور

۷) اداره بخشی از وزارت بهداشت

قوانین کشور را مجلس خواهد نوشت و تصویب میکند (و بودجه سالانه) و در مورد بعضی از قوانین مردم در انتخابات سراسری (همه پرسی) رای میدهند. مردان و زنانی که اهل ترویج هر مذهبی هستند میتوانند در انتخابات برای مجلس یا هر مقام دیگری کاندیدا شوند ولی قوانین با خواست اکثریت مردم ثبت شود. آزادی بیان، با احترام به قوانین کشور، برای همه مردم چه از مردم عادی و چه از «علمای» مذهبی

راه نیک و خیر برای مردم ایران، از خداپرست تا خودپرست و مصلحت آمیز ترین راه برای تمام مسلمین جهان این است که مقامات کنونی که در ایران می توانند، بر اساس قوانین اساسنامه کنونی، آن را تصحیح کنند، «بر اساس اصول و ضوابط اسلامی» را به «بر اساس اصول انسانی و اکثریت رای مردم» در اساسنامه تصحیح کنند و اسم دولت جمهوری اسلامی ایران را به دولت انتقالی روحانی و مردمی ایران تبدیل کنند (برای دلیل انتخاب این نام برای دولت موقت شرح دارم) و مردم از هر دین و مسلک میتوانند برای مقامها دولتی کاندید و انتخاب شوند. هر چه زودتر در اساسنامه اسم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به سپاه پاسدارن حرمت مردم ایران تصحیح شود. شورای نگهبان رهبر این دولت انتقالی را برای حدود دو سال انتخاب کنند که این شخص به اکثریت رای مردم احترام خالصانه دارد. تمام مسئولیت های فعلی رهبر در اساسنامه به رهبر جدید داده شود

برای این چنین کاری به همچنین در خدمت هستم! ولی بعد از آن دو سال هیچ علاقه دیگری برای کار در امور سیاسی ایران ندارم و اگر به کار سیاسی باید ادامه خدمت کنم، در سیاست ایران نخواهد بود. البته اشخاص دیگری هستند که می تواند کار رهبری دولت موقت را انجام دهند ولی نخواستم اسم دیگر شخصی را بیارم و بشینم لب گود و بگم برو لنگش کن. تجربه مدیریت در کارنامه کارم نیست ولی مدیرت این چنین مسئولیتی در بیش از ۱۹۰ کشور دارد انجام میگیرد و خوب و بد آن را میشود به حساب و کتابهای اقتصادی و غیره گذاشت ولی حساب و کتاب دیگری هم هست و راز آن حساب و کتاب بر من آشکار نیست

آنچه آشکار است این است که ما به ساختار دولتی احتیاج داریم که در آن اکثریت رای مردم حاکم باشد، بدون فرمانداری مذهبیون، و مردم بتوانند خدا خود را به هر نوعی که نیک می دانند بپرستند البته در صورتی که دیگران را آزار و اذیت ندهد یا کسی را مسموم نکند — به عنوان مثال هفت هزار دختر مدرسه در ایران پارسال زیر حکومت جمهوری اسلامی مسموم شدند

بفرمایید و لطف کنید و اساسنامه را پله به پله همانطور که نوشتم و مصلحت تمام مسلمین جهان خواهد بود اصلاحش کنید چون ولایت فقیه شما نه اقتصاد مملکت را تونست اداره کنه و نه حتی با کشتن تو خیابان و چشم کور کردن و زندانی کردن و تجاوز کردن به دختران «بد حجاب» (از دید شما) تونسته دختران و زنان ایران را مجبور به پوشیدن موهای سر بکنه